مجله علمی خبری اینفو
معنی نام شمس
شمس : (عربي) 1- خورشيد؛ 2- (اَعلام) 1) سورهي نود و يكم از قرآن كريم داراي پانزده آيه؛ 2) شمس تبریزی: (شمسالدین محمّدابن علی) [حدود 582- حدود 645 قمری] صوفی و عارف ایرانی، که دیدارش در مولوی [642 هجری] تأثیر شگرفی داشت و مولوی دیوان شمس را به نام او سروده است؛ 3) شمس فخری: [قرن 8 هجری] دایرة المعارف نویس و ادیب ایرانی، مؤلف معیار جمالی؛ 4) شمس قیس رازی: (شمس الدین محمّدابن قیس [زنده در 643 هجری] ، ادیب ایرانی، که از 623 هجری در شیراز میزيست. مؤلف المعجم فی معاییر اشعارالعجم، دربارهي شعر فارسی؛ 5) شمس مغربی (محمّد شیرین) [قرن 7 و8 هجری]، عارف و شاعر ایرانی از مردم تبریز، مؤلف کتابهایی در عرفان.
معنی نام شمسالدین
شمسالدين: (عربي) 1- آفتاب دين؛ 2- (اَعلام) 1) شمسالدين آلب ارغو: (= آلب ارغوان) ششمین اتابک [656-672 قمری] از سلسلهي اتابکان لر بزرگ و جانشین برادرش تکلة ابن هزار اسب؛ 2) شمسالدين قراسنقر: [قرن 7و 8 هجری] از شاهان سلسلهي ممالیک مصر، که به مراغه تبعید شد و در همانجا درگذشت؛ 3) شمسالدين محمّد کرت. نام دو تن از فرمانروایان آلکرت. اول شاه و بنیانگذار سلسلهي آلکرت [643-677 قمری] در شمال افغانستان، که در تبریز وفات یافت؛ دوم شاه [729-730 قمری] پسر و جانشین غیاثالدين کرت؛ 4) شمسالدين میرک: (میرک بخارایی) [قرن 8 هجری] فیلسوف و اخترشناس مسلمان، که بر برخی کتابهای علمی پیشینیان شرح نوشت، مانند شرح هدایت الحکمهي اثیرالدین ابهری. شرح حکمت العین.
معنی نام شَنتیا
شَنتيا: (اَعلام) نام حضرت علي (ع) در زبور داوود.
معنی نام شوان
شوان: (= شبان) (در قديم) شبان؛ چوپان، نگهبانِ گله.
معنی نام شوقی
شوقی: (عربی ـ فارسی) (شوق + ی (پسوند نسبت)) 1- ویژگی کسی که دارای میل و رغبت فراوان به چیزی دارد، کسی که دارای اشتیاق است؛ 2- (اعلام) احمد شوقی [1868-1932 میلادی] شاعر مصری، ملقب به امیرالشعرا، تحصیلات خود را در قاهره به پایان رسانده و در سال 1887 میلادی به فرانسه رفت. در فرانسه به تحصیل حقوق پرداخت و بعدها به قاهره بازگشت. از آثار او دیوان اشعار به نام الشوقیات، نمایش نامه های منظوم قتلگاه کلئوپاترا و مجنون لیلی است.
معنی نام شهاب
شهاب : (عربي) 1- (در نجوم) پديدهاي به شكل خطي درخشان كه به علت برخورد سنگ آسماني با جو زمين و سوختن سريع آن به طور ناگهاني در آسمان ديده ميشود؛ 2- (اَعلام) شهاب ترشیزی: [قرن 12و 13 هجری] شاعر، مورخ و خوشنویس ایرانی. از آثار اوست: مراد نامه در تاریخ وقایع زمان علی مرادخان زند، تذکرة الوزار و منظومه های بهرام نامه، درة التاج و یوسف و زلیخا.
معنی نام شهابالدین
شهابالدين: (عربي) 1- نورِ دين، آن كه وجودش براي دين تابناك است؛ 2- (اَعلام) 1) شهابالدين عبدالله کرمانی: [قرن 8 و9 هجری] خوشنویس، شاعر و ادیب و موسیقیدان ایرانی، جانشین علیشیر نوایی در وزارت سلطان حسینی بایقرا؛ 2) شهابالدين عمرابن محمّد: (شهابالدين سهروردی) [539-632 قمری] صوفی ایرانی، از پیشوایان فرقهي سهروردیه، مؤلف عوارف المعارف به عربی؛ 3) شهابالدين همدانی: [قرن 8 هجری] صوفی و روحانی ایرانی مقیم هند، مؤلف ذخیرة الملوک؛ 4) شهابالدين یحیی بن حبش: (= شیخ اشراق) [حدود 550-587 قمری] فیلسوف ایرانی بنیانگذار فلسفهي اشراق. در حلب از سوی فقیهان به الحاد متهم شد و به فرمان صلاحالدين ایوبی او را کشتند. از آثار اوست: حکمت اشراق. تلویحات، مَشارع و مطارحات و هیاکِل نور. همه به عربی و داستانهای عرفانی به فارسی از جمله: آواز پر جبرئیل، روزی با جماعت صوفیان، عقل سرخ و لغت موران.
معنی نام شِهام
شِهام : تيز خاطر، چالاك.
معنی نام شهامت
شهامت : (عربي) بي باكي، دليري، حالت ترس نداشتن از چيزي يا كسي در انجام كاري يا گفتن مطلبي.
معنی نام شهباز
شهباز : (= شاهباز)، نوعي باز سفيد رنگ با چشمان زرد و پنجه و منقار قوي كه در قديم آن را براي شكار تربيت ميكردند.